تهران-کنسرت
خاله فهیمه و رودابه خونه جدید رفته بودند و چند بار گفته بودن که بریم پیششون. جور نمیشد تا رسید به تاریخ نیمه شعبان که تعطیلی خوبی بود.و چهارشنبه تعطیل بود و پنج شنبه رو هم مرخصی گرفتم. من و تو دوتایی رفتیم به سمت تهران. خیلی خووووب بودخاله رودابه قرار بود چهارشنبه بره اصفهان. ساعت حدود 7 اینا بود که رسیدیم خونه اشون.خاله فهیمه زودتر از همه رسیده بود خونه و بقیه هم که اومدن شروع کردی به اینکه "پس کیک تولدتون کو و چرا برام درست نمیکنید!!!" خاله رودی و فهیمه هم زود برات یک کیک درست کردند و شمع و تزیین و اهنگ و ... ما هم تند تند عکس میگرفتیم. فردای اون روز خاله رودی رفت و ما هم با خاله فهیمه و الهام رفتیم...